
یک ساز، یک نوازنده. تنها نوازنده ساز <دونَلی> در بلوچستان ایران اگر به علتی این ساز را زمین بگذارد، کسی دیگری نمیتواند آن را به دست بگیرد. نواختن ساز <دونلی> نیازمند حجم بالای هوای ریه است. این نوازنده 75 ساله، پای خود را با طناب میبندد و ساعتها بدون هیچ مکثی، دم گرم خود را در این ساز میدمد. فرآیندی که با هماهنگی دهان و ششها شکل میگیرد و به قول او <نفسگردانی> نام دارد. این تکنیک سخت نوازندگی کمتر در سازی دیده شده است. اما <شیرمحمد اسپندار>، از خطه بلوچستان ایران همچنان از آن بهره میگیرد و حاضر است با حداقل امکانات آن را در اختیار جوانان قرار بدهد. هر چند که تاکنون، علاقهمندان یادگیری <دونلی> نتوانستهاند، حداقل انتظارات را برآورده کنند.
استاد شیرمحمد اسپندار در 1310 هجری شمسی در بمپور دیده به جهان گشود.
در نوجوانی به پاکستان رفت و در سال 1337 با کولهباری از تجربه به وطن برگشت و با اجراهای موفق و شاهکارهای هنری خود در جشنوارههای داخلی و خارجی، برگهای زرینی به کارنامه افتخارات خود افزود: او موفق به کسب دکترای افتخاری موسیقی سنتی از کشور فرانسه و دیپلم افتخار نوازندگی در ایران و صدها لوح و جایزه ارزنده دیگر شد. تندیس او و نخستین <دونلی> در موزه تهران به یادگار گذاشته شده است.
او در مصاحبهای گفته است: <بله، درخواستهای زیادی داشتم که به کشورهای خارجی بروم، ولی من قبول نکردم. حتی افرادی نیز همین جا، بمپور، نزد من آمدند ولی من به پیشنهادهای آنها جواب رد دادم. وقتی در فرانسه بودم، از من دعوت شد که بمانم ولی من قبول نکردم. من با خود عهد کردهام که بک وجب از خاک شهر خود را با صد کشور خارجی عوض نکنم.>
گفتگوی ما با شیرمحمد اِسپندار را بخوانید:
<نی> و <دونلی> چه تفاوتهایی با هم دارند؟
<تکنی> با <دونلی> که از دو عدد نی تشکیل شده است، علاوه بر تفاوت ظاهری از لحاظ صدا نیز متفاوت است. من تا 1362 برای نواختن موسیقی بلوچی از تکنی هم استفاده میکردم.
چند نفر هستند که دونلی مینوازند؟
فردی در <نیشهر> دونلی را به صورت بسیار ابتدایی مینوازد، اما از او اطلاع کافی ندارم. شنیده بودم که فرد دیگری در آنجا دونلی به دست میگیرد.
شما فعلاً کجا سکونت دارید؟
من در <بمپور> که مرکز بلوچستان ایران است، زندگی میکنم و شهر زاهدان که مرکز استان است تا اینجا 4 ساعت فاصله زمانی دارد.
شما با دونلی چه مقامهایی را اجرا میکنید؟
نمیتوان به راحتی به این پرسش پاسخ داد. بگذارید اینگونه بگویم که با گرفتن هر یک از سوراخهای دونلی میتوان ملودی بیشماری ایجاد کرد.
دونلی شش سوراخ دارد که سه سوراخ را با دست راست و سه سوراخ را با دست چپ میگیرند. من هر آهنگی که به ذهنم بیاید را با این ساز مینوازم.
ما در موسیقی بلوچی، نغمه زهیروک داریم که در زمان فراق و هجر و غم یار نواخته میشود.
برای آیین شادی و جشن و پایکوبی از نغمه <لَلِه لَرُوک> استفاده میکنیم.
نغمه و صوت دیگر <مَشکی میروک> است، زمان اجرای این نغمه در زمان آیین دامادی است . قدیم رایج بود که داماد را سوار اسب میکردند و به حمام میبردند و در کنار یک نهر و یا رودخانه و در موقع برگشتن داماد از آبتنی با این نغمهها، فریاد شادی سر میدادند. عروس و داماد پس از این روز، سه شب اول را نزد پدر و مادر عروس میمانند و سپس سه شب دیگر را به خانه داماد میروند و شب هفتم قوم و خویشها را دعوت میکنند و جشن میگیرند و در این جشن در منزل دونلی مینوازند. در واقع دونلی فقط در خانه نواخته میشود.
در اینجا نی، دونلی، تنبورک و دُهُلک ، سیمهای خود را کوک میکنند و موسیقی را اجرا میکنند.
استاد شما چه کسانی بودند؟
من در پاکستان مدتی نزد چند استاد این ساز را تمرین کردم.
در واقع سال 1363 بود که این سفر را انجام دادم. البته فراگیری این ساز برمیگردد به مدت اقامت من در زمان رضاخان که نزدیک به 15 سال در آنجا بودم. سالهای گذشته در شهر <سند>، دونلی نواخته میشد.
شما چند سال دارید؟
در زمان رضاخان که مشکل سربازگیری پیش آمد، رئیس آماری در منطقه بود که بنا بر اصرار پدرم، شناسنامه من را 35 ساله گرفت.
و به این صورت همه همسالان من به سربازی رفتند و من به خدمت سربازی نرفتم. در واقع من 75 سال و یا بیشتر دارم.
در منطقه شما چه نوع سازهایی نواخته میشود؟
سرنا، دهلک، طنبورک، قیچک، البته سرنا با دهلک نواخته نمیشود.
برای آموزش ساز دونلی چند شاگرد پذیرفتهاید؟
من فقط فعلاً یک شاگرد دارم که نام او <حلیم آتشگر> است. تاکنون چند بار شاگردهای من از اواسط کار خسته شدند و نتوانستند ساز را یاد بگیرند. چون نواختن این ساز بسیار مشکل است. در واقع <نفس گردون> آن بسیار سخت است. ساز دونلی را شاید کسی بتواند بنوازد ولی <نفس گردون> آن کار هر کسی نیست. حتی بچههای خودم هم نتوانستند این ساز را یاد بگیرند.
من تصویری از شما دیدهام که به پاهای خود طناب بستهاید و مشغول نوازندگی دونلی هستید. چرا در موقع اجرا پاهای خود را میبندید؟
این طناب در واقع نقش زانوبند را بازی میکند. من زانوی خود را میبندم که در موقع نواختن ساز، پاهایم تکان نخورد. در غیر اینصورت با اندک تکانی، دست نوازنده از روی سوراخ میلغزد و آهنگ خارج میشود. البته در پاکستان بیاد دارم که نوازندگان دونلی روی دو زانو هم مینشستند.
تاکنون دونلی را همراه با سازهای محلی دیگری هم اجرا کردهاید؟
ع بله. زمانی در بوشهر برنامه داشتم و کسانی با من همراهی کردهاند.
این هنرمندان با من اشعار فارسی خواندهاند و بیشتر در مایه دشتی نواختهام.
چند بار به جشنواره موسیقی فجر دعوت شدهاید؟
به غیر از آخرین جشنواره، تقریباً در همه جشنوارههای موسیقی فجر شرکت کردهام. البته به غیر از این،سفرهای دیگری به اقصینقاط کشور داشتهام. مثلاً اخیراً از قائن به اصفهان و از آنجا به تهران و سپس به زادگاه برگشتم. در همه این شهرها برنامه اجرا کردیم.
از سفرهای خارج از کشور بگویید:
سفری به مالزی داشتم که همراه 4 نفر رفتیم. البته آنها فقط همراه بودند. (رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی زاهدان و مترجم و دیگران) به غیر از این به کلمبیا،فرانسه، پاناما، اکوادور، پرو و آفریقای جنوبی و کوالالامپور و دیگر کشورها سفر کردهام.
در واقع سالی یک یا دو بار برنامه خارجی دارم.
آیا از پاکستان هم دونلی نواز به کشورهای دیگر سفر میکند؟
این نوازندگان همگی فوت کردهاند. کسی دیگر در پاکستان نیست. البته شاید عده قلیلی باشند، ولی اصلاً در این حد نیستند که بتوانند اجرا کنند. حتی تراشکار برای ساخت دونلی کمتر پیدا میشود. برای سفارش ساخت یک ساز دونلی، باید چندماهی منتظر ساخت بود.
ساختار ساز چگونه است؟
ع دو عدد نی جدا است که یکی 10 نی و دیگری 6 نی دارد. البته نکتهای که در رابطه با سؤال قبلی یادم آمد این است که تا به حال از پاکستان استاد مصری خان جمالی به لندن سفرکرده است. او از جمالیهای خاش بلوچستان و یک ایرانی بود. در دنیا دونلینوازی چون او پیدا نمیشد. چون او حدود یک قرن پیش فوت کرده است.
آیا تا به حال دونلی را با یک ساز کلاسیک غربی نواختهاید؟
نه . چون هیچ سازی در دنیا با دونلی نمیتواند هماهنگ بشود. حتی ساز قیچک هم نمیتواند با دونلی همراهی کند. چون نوع نواختن ساز دونلی چنان سریع است که آرشه قیچک نمیتواند با رقص انگشتان بر روی سوراخهای دونلی هماهنگ شود. البته تنبور و دُهُلَک با دونلی میتوانند همراهی کنند.
استاد چرا درصدد نیستید که شاگردانی را تعلیم دهید؟
سالی که من به تهران رفتم و رئیس مرکز موسیقی وزارت ارشاد آقای مرادخانی بود،گفتم که برای من شاگرد تهیه کنید تا از هر 10 نفر هنرجو، 3 نفر هنرمند تحویل بدهم. حتی در زاهدان هم چنین خواستهای را عنوان کردم و حتی در همین بمپور هم گفتم که من در خانه هستم و برایم شاگرد بفرستید.
گفتم که بروند خودشان در پاکستان ساز سفارش بدهند و بیاورند هر چند که ساز ایدهآل یک میلیون تومان است، ولی میتوان فعلاً سازهای ابتدایی تهیه کرد. همه کشور تحت نظر سیاستهای ارشاد است، ولی ارشادآنگونه که باید و در حد و اندازهای که از آن انتظار میرود، موثر نیست.
شما در صحبتهای خود اشاره کردید که این ساز گران است. مگر جنس این ساز چیست؟
اولاً سازی که یک میلیون تومان میارزد، موقع اجرا دیگر نیازی به بلندگو ندارد و در ثانی همان سازهای ابتدایی هم از چوب درختهایی به نام <کَلِی-ر-> و <کُنار> ساخته میشوند.
البته از چوب درخت دیگری هم برای ساخت دونلی استفاده میشود که در پاکستان <سیخار> که در ایران <بَب-بوره> نامیده میشود. البته در کراچی سازهای ابتدایی وجود دارد که ارزان است. در شهری به نام <مورا> در پاکستان هم تراشکار ساز دونلی هست. شرط خریدن ساز از آنجا به نظر من این است که ابتدا باید سفارش داد، بعد هنگام دریافت، حتماً امتحان شود و پس از اینکه معلوم شد که ساز ایدهآلی است آن را به ایران بیاورند.
دَســتــونــک
گـَلایَگ نـے ستـای ءِ سَنگ و تـَا بیت
تـریـشـاسـے نه روچ چـو روشنـا بیت
بد ونیک هردو گال نت چو رَد و راست
اِشانی کِرد و جاه پـهـک هم جتا بیت
بَل ءِ سُنٹ ءِ دپءَ کس راه ءَ بارت نه
نه هر چوٹـیں رهـے شهدگ پما بیت
اگــں تَـهـل انـت دوا تـــو زان و دربَـــر
نـــه هـــر تَـهـلی پما ٹـِکـّیـں دوا بیت
وتـی واهـگ په یک بنت گر همک راج
هــمــا کٹـّوک بیت ، سوبیں هما بیت
نه هـر آپــے چو شندآپ بیت شیرکن
نه هـر آسـن چـــو ســونـا پر بها بیت
ســرے ڈیوا چــو بیت و بیت پــر جهد
نه هــر مُـــلاّ و ٹــَـگّ پـــر ما هُدا بیت
سرءِ هوشءَ چه زیر تو پنت و نه هِژم
که هِـژم ءِ آس جهان سوچ انچنا بیت
پریشان دل و دست تنگیءَ گـَٹ«تـَهل»
مبات که هوڈی ءَ چوشـیـں شزا بیت
کریم بلوچ _ تـَهل
27/08/10
گـــــــــــــال
تــــو ثــــوابــانــی لکــیــرئے ، مــن گــنــاهـانـی لکـیر
گــَــم جـَـتــانی تـــو دَمــے بـیـا، سُـپـتـگیں گالاں بزیر
داں ابــــــد مــا روچ و شــپ بـاں ، بـے توار و همکنار
تــو مـنـا سَکّ دوست ئے بانُک،گَر نه مَن ئے اے پَکیر
من سیاهاں چُش سِیاهوک، هم تئی رُژن ءِ گوئشوک
دَروراں تـئـی مـَـٹ و همسر ، تـو مه کن نازاں گـَـزیر
بــیــا وتــی ســاه مـن تـرا دان ،مـن رواں اندیم ءَ باں
تـَــلــوســاں بـئـے پـر مـنـا تو ، گار ءَ بئے روچانی نیر
جَهل و بُرزاں ، چَپ و راستاں، هر دوئیں ما نیک و بد
تـــو وا مَــنّ ئــے چـــو وتــا را ، مــن گــَلایاں ترا وزیر
مــا وا جــاڑیـں زور ءِ واجــه ، بــے وَسی و دَز رسی
گــُٹ گِــرانــی راه و رَهــبـنـد ، چـه گـُناه انت باجگیر
هَـست گوئشوک انت زنــدمان ءِ هم وا گوناپ ءِ براه
نیست وا گوانک انت هستیانی،لکّ په گوناپ ءَ زَهیر
من وا«تهل»اوں هنچو زَهرءَتو وا شهد ئے بِینَگ ئے
تو وا گوانک ئـے زندمان ءِ ، من وا بـے موچیں اسیر
مـنـی گــَمــانی تــو کِـتـاب ءَ ، وا گـُناه زانتگ و بَسّ
بــے گـنـاهـیـں نا گـنـاه ئـے ، زانت ءِ ڈُکال ءِ وا هِیر
کریم بلوچ _ تـَهـل
20/03/08
سلام، با حمایت مقام معظم رهبری، آقایان روحانی و ظریف مهارتهای خود را در انجام مذاکرات و حل مشکلات پیچیده نشان دادهاند. به آنها اجازه دهید تا امور مربوط به سیاستهای خارجی ایران در منطقه را نیز به عهده بگیرند.
سلام، بعد از این توافق تاریخی بر روی چهار چوب، نوبت به چه چیزی میرسد؟ اگر ما برای ایجاد صلح در منطقه با شرکای بین مللی همکاری کنیم، سود بسیاری خواهیم بود و به نفع خودمان خواهد بود. این که ما در امور مربوط به سوریه، عراق و یمن به تنهایی پیش برویم بسیار مایوس کننده خواهد بود.
سلام، بعد از این توافق تاریخی بر روی چهار چوب، نوبت به چه چیزی میرسد؟ اگر ما برای ایجاد صلح در منطقه با شرکای بین مللی همکاری کنیم، سود بسیاری خواهیم بود و به نفع خودمان خواهد بود. این که ما در امور مربوط به سوریه، عراق و یمن به تنهایی پیش برویم بسیار مایوس کننده خواهد بود.
سلام، چهار چوب توافق جدید در لوزان نشان دهنده یک چهار چوب برای اعتماد دو جانبه است. بیائید زرنگ باشیم و تمامی تلاش خود را کرده تا بتوانیم به یک توافق نهایی برسیم.
سلام تا زمانی که پول وجود داشته باشد مشتریان محلی رفتار صحیح پیش گرفته و به آنچه به آنها گفته شده عمل میکنند و کشورهای دیگر چشم و گوششان را بسته و مسائل را نادیده میگیرند نه برف و باران و نه ظلمات شب نمیتواند نیروهای سپاه قدس را از انجام وظائف محلوله شان باز دارد.
سلام چراغی که به خانه رواست به سوریه و یمن و عراق حرام است
سلام کمک های بشر دوستانه دست ساخته خشونتهاست. پس اجازه دهید ایران یک کار به تمام معنی انقلابی را انجام داده و پرچمی را بالا ببرد که بیان کننده این است "همه در خانه خود بمانید و در کار بقیه دخالت نکنید".
سلام کمک های بشر دوستانه دست ساخته خشونتهاست. پس اجازه دهید ایران یک کار به تمام معنی انقلابی را انجام داده و پرچمی را بالا ببرد که بیان کننده این است "همه در خانه خود بمانید و در کار بقیه دخالت نکنید".
سلام، با توافق، تحریم جای خود را به تکریم میدهد.
سلام، ما با غرب مذاکره و صحبت کردیم، حالا بگذارید با خودمان صحبت کنیم. در خواست گفتگوی ملی برای باز سازی.
سلام، ایهالناس، مشکل ما آب است نه آب سنگین.
سلام، از رفع تحریمها برای بهبود اقتصاد کشور استفاده کنید. این چیزی است که مقام رهبری خواستار آن هستند.
سلام، برجام پیروزی بزرگ تعامل و تعقل است و متعلق به اصلاحطلبان و یا اصولگرایان نیست.
سلام، اول بسازیم بعد "ساخت ایران" را تبلیغ کنیم.
سلام، درست گویی، نه درشت گویی، باید در همه زمینهها رعایت شود.